مدح و ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام
خبری آمده که نـوبت محـشر شده باز خبری آمده که دورۀ غـم سر شده باز خبر از معجـزۀ سورۀ کـوثـر شده باز خبری آمـده که فـاطمه مـادر شده باز روزی اهـل زمین رحـمت بسیار شده هـادی فـاطـمـه امـروز پـسـردار شـده ای گل حضرت هادی و حُدَیث عرض سلام ای امـام بـن امــام بـن امــام بـن امـام ای که بـا یـاد تو شد خـانۀ دلهـا آرام دوستی بی تو حرام است به اولاد حرام عشق تو جان به همه مُرده دلان میبخشد به گدای تو خدا کون و مکان میبخشد تو همان حضرت از عـقـل فـراتر آقا عـالـم از مـقـدم تـو گـشـته مـنـوّر آقـا حـســن دوم زهــرایـی و حـیــدر آقــا پـــدر مــنــتــقــم آل پــیـــمــبـــر آقـــا فـارغی از همگـان و هـمگان پابـندت منتقـم پروری و مصلح کـل فـرزندت سامرای تو سراسر، خود فردوس خداست سامرای تو نسیمش چه قَدَر روح افزاست سامـرا قـبـلـۀ مقـصـود تمام فـقـراست کعـبه و میـکـده و خـانـۀ امّـید مـاست باز هم دست تـمنّا سوی این در داریم ما هـوای حـرم سـامـره در سر داریم آسـمـان مثـل زمین منـتـظـر فـرمـانت برده هوش از همگان معجزۀ چشمانت بوسه بر خاک قـدومت زده زندانبانت جان ما چیست مگر تا که شود قربانت پسر حـیدری و حق به تو عـزّت داده دشمنت هم به بـزرگـیت شهـادت داده من همیشه به دعـای سحرت محـتاجم سنگ گـردیده دلـم بر نظـرت محتاجم شده آواره و بـر بـال و پـرت محتاجم بی پـناهـم به ظهـور پـسـرت محـتاجم آمدم این شب عیدی بشوم خاک درت آمـدم تـا که رفـیـقـم بکـنـی با پـسـرت ما سیاهیم و چو شب در طلب نور توأیم تو سلیمانی و ما ریزه خور مور توأیم ما کجا و تو کجا؟ وصله ناجور توأیم اربعین زائر شش گوشه به دستور توأیم اربعین گفتم و شد مرغ دل از سینه جدا اربعـیـن گـفـتم و کردم هـوس کـرببلا |